و اما عشق از نگاه افراد مختلف جامعه

عشق از ديد حاج آقا : استغفرالله باز از اين حرفهاي بي ناموسي زدي
(جمله ي عاشقانه : خداوند همه ي جوانان را به راه راست هدايت كند )

ـ عشق از ديد يك رياضيدان : عشق يعني دوست داشتن بدون فرمول

[b](جمله ي عاشقانه: آه عزيزم به اندازه ي سطح زير منحني دوست دارم)


ـ عشق از ديد بقال سر كوچه : والا دوره ي ما عشق .. نبود ننمون رفت و اين سكينه خانوم رو واسمون گرفت

[b](جمله ي عاشقانه: سكينه شام چي داريم ...)


ـ عشق از ديد اصغر كاردي (در زندان) : مرامتو عشقه ، عشقي

[b]( جمله ي عاشقانه: چاقو خوردتيم لوتي)


ـ عشق از ديد يك دختر دانش آموز كمي بي غم : آه عزيزم كاش الان پيشم بودي، بغلم ميكردي ، سرمو ميزاشتي رو شونه هات

[b]( جمله ي عاشقانه: دوست دارم عزيزم )


ـ عشق از ديد مادر بزرگ : اين حرفهاي بد رو نزن ، راستي اين دختر اقدس خانوم خيلي دختر خانوم و با كمالاتيه ، تازه تحصيل كرده هم هست

[b](جمله ي عاشقانه: بريم خواستگاری)


ـ عشق از ديد ... (خودتون ميفهميد از ديد كي ) : عزيزم تو كه عاشقمي پس چرا هزينه ي عمل كردن دماغمو نميدي ... ، واسه ناهار بريم سورنتو، سالي با دوستش هم قراره بياد ، دوست سالي واسش يه ماتيز خريده ( به قول بعضي ها دوو منگل) تو حتي حاضر نيستي واسه من كه اين همه دوست دارم حتي يه پرايد بخري

[b](جمله ي عاشقانه: عزيزم گوشي سوني ميخوام و ... راستي دوست هم دارم)



ـ عشق از ديد كسي كه باراوله كه عاشق ميشه :عزيزم باور كن حتي يك لحضه بدون تو نميتونم زندگي كنم، تو واسم همه دنيایی

[b]( جمله ي عاشقانه: فدات شم عزيزم خيلي خيلي دوست دارم )



ـ عشق از ديد يك راننده : "راديات عشق من از برايت جوش آمده" ،" باور نداري بر آمپرم بنگر"

[b]( جمله ي عاشقانه: عزيزم دوست دارم... بو بو بوغ )




ـ عشق از ديد كسي كه در عشق شكست خورده : عشق يعني كشك
( جمله ي عاشقانه: برو كشكتو بساب



نظرات شما عزیزان:

arezoo
ساعت22:50---19 آبان 1390

میتوانم کسی باشم که آسمانش پرستاره است ، رنگ عشق را ندیده ولی عاشق است.

میتوانم شمعی باشم که عاشق هزار پروانه است ، سوختن پروانه را باور ندارد و مثل خورشید گرم گرم است.

میتوانم سرابی باشم برای دلها ، زخمی باشم برای دردها ، سنگی باشم برای شکستنها.

میتوانم بشکنم دلها را، به بازی بگیرم قلبها را ، و بسوزانم نامه ها را.

میتوانم دو رنگ باشم یک قلب رنگارنگ داشته باشم ، میتوانم در آغوشها بخوابم و آرام باشم.

در مرامم نیست اینگونه باشم ، دلی سیاه و قلبی پر ازدحام داشته باشم .

آسمانی بی ستاره دارم ، قلبی آواره دارم ، نه شمع هستم و نه خورشید ، من یک دل مهتابی دارم.

من که دلم پر از درد است پس چگونه مرحمی برای دردهایم باشم؟

من که خود یک دلشکسته ام ، در غم عشق نشسته ام پس چگونه باید آرام باشم.

نمیتوانم بنویسم قصه رفتنها ، غرق شدن در سراب دلها را .

مینویسم که اسیر دلهای بی وفا بودم ، هنوز قصه تمام نشده ، من نیز قربانی یک عشق دروغین بودم.


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








تاریخ: پنج شنبه 19 آبان 1390برچسب:,
ارسال توسط هستی

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی

ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 20
بازدید ماه : 261
بازدید کل : 200807
تعداد مطالب : 134
تعداد نظرات : 99
تعداد آنلاین : 1

javahermarket